خلاصه کتاب مهره حیاتی+ویدیو

کتاب مهره حیاتی به این سؤال پاسخ می‌دهد که امروزه باتوجه‌به رقابت شدید در بازار کار چگونه می‌توان به یک‌مهره کلیدی و متمایز تبدیل شد.

اهمیت مهارت‌های متمایزکننده

اگر هیچ مهارت متمایزکننده‌ای ندارید و کار شما فقط اطاعت از دستورات است به‌آسانی قابل‌جایگزین‌شدن هستید و در نتیجه در شرایطی نیستید که بتوانید برای افزایش حقوق درخواست کنید.

فرصت در بی‌انگیزگی کارکنان

وجود تعداد زیادی کارکنان بی‌انگیزه فرصتی است برای کسانی که می‌خواهند متمایز باشند. مهره‌های اصلی قابل‌جایگزین‌شدن نیستند به همین دلیل در مناسب‌ترین شغل‌ها مشغول به کار می‌شوند. هر کسی در هر جایگاهی که هست می‌تواند تبدیل به مهره اصلی شود، به طور مثال صندوق‌دار رستورانی را در نظر بگیرید که خدمات عالی و رفتار دوستانه با مشتریان دارد و این مسئله باعث جذب مشتریان دائم به سمت آن رستوران می‌شود، حتی اگر آن رستوران نزدیک‌ترین و ارزان‌ترین نباشد؛ در این حالت صندوقدار یک‌مهره حیاتی به شمار می‌رود، چراکه صاحب رستوران نمی‌تواند کسی را با این ویژگی به‌آسانی جایگزین او کند. درواقع مهره اصلی دقیقاً مانند هنرمندانی هستند که با تمام وجود و اشتیاق سوزان کار را انجام می‌دهند و این مسئله باعث معروفیت آنها خواهد شد.

ترس به عنوان عامل بازدارنده

ترس بزرگ‌ترین عامل بازدارنده برای تبدیل‌شدن به مهره اصلی است این ترس‌ها می‌تواند به شکل ترس از تمایز، ترس از شکست، ترس از خراب‌شدن شرایط  موجود، ترس از انتقاد و… ظاهر شود، در نهایت باعث سرکوب‌کردن خود و یا به تعویق‌انداختن کارها می‌شود. دقیقاً به دلیل وجود همین ترس‌هاست که خیلی از مردم تمایل دارند که فقط سرکار بروند و تابع قوانین باشند. 

راه‌حل‌های مقابله با ترس

چند راه‌حل برای مقابله با ترس‌هایتان وجود دارد:
1.بافکر کردن به ترس‌هایتان آنها را بزرگ نکنید.
2. اگر از شکست می‌ترسید هم‌زمان چند هدف را دنبال کنید؛ تا اگر حتی در یکی از آنها شکست خوردید آن‌چنان برایتان اهمیت نداشته باشد.
3. فقط انتقادهای سازنده گوش دهید و نسبت به انتقادهای مخرب بی‌اعتنا باشید.
افرادی که تبدیل به مهره اصلی شدند لزوماً استعداد خاص یا مدرک دانشگاهی نداشتند و حتی همین ترس‌ها را نیز حس می‌کردند؛ اما آنها ترس‌هایشان را پذیرفته و در برابر آن تسلیم نشدند و شجاعانه به راه خود ادامه داده‌اند.

خلق بدون ترس

مهره‌های اصلی مانند هنرمندانی هستند که کاری انجام می‌دهند و سپس آن را عرضه می‌کنند از این بابت نگران نیستند که ممکن است ایده‌هایشان بد باشد و شکست بخورد و یا مورد انتقاد قرار بگیرند. آن‌ها می‌دانند تا زمانی که مشغول به کار و خلق باشند ایده‌های خوب حتماً ایجاد می‌شود البته هر چیزی را که واقعاً مفید نباشد را کنار گذاشته و تمرکز خود را بر روی عرضه می‌گذارند.

موفقیت بدون اهداف مالی

برای دستیابی به موفقیت بزرگ بدون اهداف مالی و بدون منت به مردم لطف کنید این موضوع به‌ویژه در اینترنت به یک راهبرد موفق تبدیل شده است. افرادی که با تمام وجود  و با نیت خوب به مردم لطف می‌کنند باعث می‌شود که مردم بیشتر آن‌ها را دنبال کرده و با آن‌ها ارتباط بگیرند و در آخر حاضر هستند هر چه‌قدر لازم است پرداخت کنند تا کارهایشان را به آنها بسپارند.